دوستهای جدید
رایان جونم چند روز پیش رفتیم خونه خاله فرزانه و رایان جون که
باهاشون تو راه ایران پارسال آشنا شدیم البته قبلا هم رفته بودیم ولی این دفعه دوست جدید پیدا
کردیم. با هم تو یه پیجی که همه مامان ها و نی نی ها هستن دوست شدیم و فرار گذاشتیم خونه
خاله فرزانه و همدیگه رو اونجا دیدیم.خاله نگار یه پسر ناز و مامانی داره اسمش نیکان.
رایان خاله فرزانه 2 ما از تو بزرگتر و نیکان 3ماه کوچیکتره.کلی باهم بازی کردین البته سر اسباب بازی
هم دعوا میکردین.بهمون خوش گذشت یکی از دوستهای خاله فرزانه اونجا بود و واسمون آش رشته
درست کرده بود و خیلی خوشمزه بود ولی شما طبق معمول همیشه هیچی نخوردی.بعدش هم
اینقدر ورجه وورجه کردین که یه لحظه دوویدی بغل من بلافاصله خوابت برد.روز خوبی بود حالا قرار
چند تا مامان دیگه هم بهمون اضافه بشه و چند وقت یه بار برنامه بذاریم دور هم جمع بشیم تا هم
شما نی نی ها باهم بازی کنین هم ما مامان ها خوش بگذرونیم.